چرا توهین به حضرت حافظ و مولانا؟
حجت‌الاسلام محمدرضا زائری

حجت‌‌الاسلام محمدرضا زائری با این مقدمه نوشت: پيش‌تر چنين تفكراتي در محيط داخل حوزه‌ها محدود مي‌ماند و گاه در ناله‌هاي دردمندانه بزرگاني چون امام امت به زبان و قلم مي‌آمد و اندكي از آن درد و داغ به چشم و گوش ديگران مي‌رسيد.

امروزه اما گسترش رسانه‌ها و ظرفيت‌هاي جديد ارتباطي باعث شده تا نشانه‌ها و مظاهر اين تفكر خطرناك به سرعت در معرض ديد و قضاوت ديگران قرار گيرد و به نام كليت دين و همه دينداران ثبت شود.

سخنان و نوشته‌هاي برخي از روحانيان و حوزويان درباره شخصيت‌هاي ادبي و فرهنگي بزرگ ايران اسلامي مانند حضرت حافظ و جناب مولوي كه طي ماه‌هاي گذشته در فضاي مجازي منتشر شد از اين دست است.

كساني كه با تنگ‌نظري و كج‌فهمي خود با عبارات ناپسند به شخصيت‌هاي بزرگ چنين توهين‌هايي مي‌كنند حتى اگر سوءنيت هم نداشته باشند از جامعه و مخاطبان خود هيچ خبر ندارند.

اينان نمي‌فهمند كه اگر مردم ديوان حافظ را نخوانند به جاي آن رساله توضيح‌المسائل در دست نخواهند گرفت! بلكه بايد آرزو كنند كه مردم متون ادبي بخوانند!

اينجا و امروز مرز بي‌ديني و جدايي از فرهنگ وطني است و اتفاقا ميراث گرانقدري كه در آثار نظامي و جامي و مولوي و صائب به جاي مانده آخرين ديوارهاي قلعه فرهنگ ملي و ديني و آخرين قلعه‌هاي لب مرز ماست.

نبايد تصور كرد كه اگر مخاطب ما امروز مثلا اشعار سعدي و مولوي را در موسيقي شجريان و ناظري مصرف نكند به سراغ آثار مطلوب ما خواهد رفت! (كافي است به آمار مطالعه كتاب‌هاي مربوط به شيطان در مدارس دخترانه تهران و ميزان مصرف موسيقي‌هاي‌ شيطان‌پرست‌ها و سريال‌ها و فيلم‌هايي با موضوع خودكشي بنگريم و گزارش‌هاي دقيق مشاوران تربيتي و روانشناسان از شيوع افسردگي و مشكلات حاد رواني بين نوجوانان را مرور كنيم) گذشته از آنكه چكيده و عصاره معارف ديني قرآني و حديثي ما در آثار ادبي گرانقدري چون گلستان و بوستان سعدي عرضه شده و برخي بزرگان اين آثار را آيينه تمام‌نماي دستورات اخلاقي و معارف ديني مي‌دانند.

در اين زمينه بزرگ‌ترين خدمت را امثال مرحوم مهدي آذريزدي كرده‌اند كه آن ميراث ارزشمند كهن را به زبان و دريافت نسل جديد نزديك ساختند و با سر و شكلي تازه عرضه نمودند.

نه تنها در آثار بزرگاني چون مولوي كه مثنوي‌اش را تفسير منظوم قرآن كريم مي‌خوانند و سعدي كه آثارش را نظم روايات اخلاقي مي‌شمارند و حافظ كه او را لسان الغيب مي‌نامند بلكه حتى در اشعار معاصرين مانند مرحومه پروين اعتصامي جلوه‌هايي درخشان از بازگردان روايات و احاديث پيامبر اكرم و خاندان مطهر ايشان ديده مي‌شود.

كساني كه به شخصيت‌هاي بزرگ فرهنگ ملي و ديني توهين مي‌كنند پيش از هر چيزي عدم آشنايي خود با اين ميراث گرانقدر را نشان مي‌دهند و ناآگاهي خود را فرياد مي‌زنند!