پاک‌آیین:دست واشنگتن در قبال اقدام علیه ایران خالی است
آخرین نقشه آمریکا برای کشاندن ایران به میز مذاکره
قلم‌نیوز: روز پنجشنبه ششم شهریور ماه بود که مایک پمپئو اعلام کرد آمریکا فرایند ۳۰ روزه‌ای را برای بازگرداندن تقریباً تمامی تحریم‌های سازمان ملل علیه ایران کلید زده است و این تحریم‌ها به صورت خودکار از ۲۰ سپتامبر (۳۰ شهریور) بازخواهند گشت. وزیر خارجه آمریکا در ادامه افزود که چنانچه هر یک از اعضای شورای امنیت قطعنامه‌ای را برای ادامه رفع تحریم‌ها ارائه کند، آمریکا با آن مخالفت خواهد کرد. چنانچه قطعنامه‌ای ارائه نشود، تحریم‌ها علیه ایران روز ۲۰ سپتامبر بازخواهند گشت.پمپئو همچنین مدعی شده که این اقدام ایران به میز مذاکره می کشاند. درخواست آمریکا در حالی صورت می گیرد که هفته گذشته بعد از ارائه درخواست رسمی آمریکا به شورای امنیت سازمان ملل متحد برای بازگرداندن تحریم‌هایی که به موجب برجام و قعطنامه ۲۲۳۱ لغو شده بود، ۱۳ عضو اعم از چهار عضو دائم و ۹ عضو غیر دائم به صراحت اعلام کردند، خواسته آمریکا هیچ مبنای قانونی ندارد. در همین راستا و برای بررسی بیشتر موضوع با محسن پاک آیین، سفیر سابق ایران در آذربایجان و تحلیلگر مسائل بین الملل گفتگو کرده ایم که مشروح آن را در ادامه می خوانید:

ارزیابی شما از فضای تقابل بین ایران و آمریکا چیست؟ آیا واشنگتن می تواند به طور یکجانبه مکانیسم ماشه را علیه ایران به کار گیرد؟

همانطور که بارها و بارها درباره آن صحبت شده است ایالات متحده آمریکا به لحاظ قانونی و قوانین بین المللی هیچ گونه حقی برای استفاده از مکانیسم ماشه ندارد و بارها به وضوح عنوان شده که این کشور به دلیل خروج از توافق هسته ای به هیچ وجه نمی تواند دست به چنین اقدامی بزند. موضوعی که اکثر کشورهای دنیا بر آن اجماع دارند و شکست اخیر آمریکا در شورای امنیت گواه بر همین موضوع است.

در قدم بعدی مایک پمپئو وزیر خارجه آمریکا در اقدامی نسنجیده و غیرکارشناسی نامه ای به رئیس دوره ای شورای امنیت سازمان ملل متحد نوشت که آن هم با واکنش منفی روبرو شد و رییس دوره ای شورای امنیت در پاسخ به نامه پمپئو گفت با توجه به اینکه اجماعی در  رابطه با ادعای آمریکا وجود ندارد، شورای امنیت نمی تواند اقدامی انجام دهد. همه این عوامل به خوبی نشان می دهد که آمریکا امروز در وضعیتی نیست که بتواند مکانیسم ماشه را علیه ایران فعال کند.

یک واقعیت پنهان هم این است که کشورهای دنیا به ویژه اروپایی ها در بقای ترامپ مردد هستند و در مقطع فعلی تمایلی برای بازی در زمین ترامپ ندارند؛ چرا که احتمال می دهند در صورت باخت ترامپ در انتخابات آنها با جو بایدن دچار اختلاف و شکاف شوند؛ چرا که در برهه هایی مجبور بودند به خواسته ترامپ تن در دهند. بنابراین کشورهای مختلف دنیا چنین نکاتی را همواره مد نظر دارند. حتی روزنامه صهیونیستی هاآرتص  اخیرا در مطلبی به بنیامین نتانیاهو پیشنهاد داد تا با جو بایدن همکاری کند. البته پیش بینی نتیجه انتخابات سوم نوامبر در آمریکا دشوار است اما کشورها چنین مسائلی را در محاسبات خود با آمریکا در نظر می گیرند.


در دوره ای که ایالات متحده آمریکا بیش از پیش منزوی و تنها به نظر می رسد تلاش هایش برای فعال سازی مکانیسم ماشه علیه ایران  راه به جایی نخواهد برد و امیدوار خواهیم بود که در زمان مقرر نیز تحریم های تسلیحاتی ایران به پایان برسد.

 در این بین مقام های آمریکا به استدلال های مختلفی متوسل شده اند. اخیرا برایان هوک نماینده مستعفی امور ایران در وزارت خارجه آمریکا مدعی شده که برجام یک قرارداد سیاسی است و از لحاظ حقوقی الزام آور نیست. او ادعا کرده که حتی در برجام امضایی نیز وجود ندارد و واشنگتن مختار به استفاده از اسنب بک است. نظر شما چیست؟

 علی رغم ضعف ها و بدعهدی های اروپا در قبال تعهدات و همچنین ضعف های دیگر برجام، تا کنون حفظ این پیمان تداوم یافته است. برجام  یک توافق یا پیمان بین‌المللی است و کشورهای امضا کننده متعهد به انجام اقداماتی شده اند و در واقع حقوقی نسبت به یکدیگر دارند. لذا این پیمان مشمول حقوق بین‌الملل است. پس برجام یک پیمان حقوقی است. برای تنظیم آن حدود دو سال مذاکره داشته و سپس هم توافق به تصویب طرفهای مذاکره کننده رسیده است.

در واقع طرف های برجام به قرائت بیانیه پرداخته و آن را امضا کرده اند. بنابراین تلقی کردن آن به عنوان یک پیمان سیاسی یک اقدام نسنجیده و به دور از واقعیات است. طرح چنین استدلال های بی پایه  و بی اساسی به منظور محق جلوه دادن آمریکا برای فعال سازی اسنپ بک است.  همه اعضای برجام به حقوقی بودن این توافق باور دارند؛ همانطور که این توافق، تعهداتی را برای همه طرفین آن مشخص کرده است.

 قبل از اعلام آرای اعضای شورای امنیت در خصوص پیش نویس قطعنامه آمریکا برای تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران گفته می شد که واشنگتن از نتایج این رأی گیری آگاه بود؛ به نظر شما چه عاملی سبب شد تا آمریکا با علم بر اینکه می دانست در این جلسه شکست می خورد دست به چنین ریسکی زد؟

 معتقدم که چنین رویه ای به دلیل وجود مشاوران و کارشناسان بی اطلاع یا کم اطلاعی است که در اطراف ترامپ حضور دارند و با انگیزه های سیاسی به رئیس جمهور آمریکا مشاوره می دهند. شما ببینید یک سلسله تصمیمات زنجیره ای در دوران ریاست جمهوری ترامپ  اتخاذ شده که پیش بینی می شده همه آنها با شکست مواجه شود. برای مثال در موضوع انتقال سفارت آمریکا از تل آویو به بیت المقدس،  شاهد بودیم که هیچ کشوری حتی متحدان قبلی آمریکا از این اقدام حمایت نکردند. در ادامه دیدیم که طرح معامله بزرگ قرن و الحاق کرانه باختری به سرزمین های اشغالی مطرح شد که  اکثر کشورها حتی سازمان ملل  هم از آن حمایت نکردند. در خصوص الحاق بلندی های جولان به رژیم اشغالگر نیز به همین شکل بود. در داستان برجام هم به جز چند مورد، اکثریت کشورهای دنیا اقدام آمریکا یعنی خروج از این توافق را محکوم کردند.

این تحلیل در خصوص مکانیسم ماشه نیز صدق می کند؛ به دلیل یکجانبه گرایی، زورگویی، نقض قوانین و مقررات بین المللی و تصمیمات بدون پشتوانه کارشناسی، آمریکا در دوره ترامپ دستاوردی در سیاست خارجی کسب نکرده است. اگر به صورت موردی  اقدامات آمریکا را در غرب و یا شرق آسیا و دیگر کشورها بررسی کنیم و پیش بینی های صورت گرفته را قبل از اقدام رسمی این کشور ملاحظه کنیم می بینیم که شکست تنها خروجی آن بوده است. اما با این حال، این پیش بینی های درست و استدلال های قوی، مانع اقدامات آمریکا نشد. در مجموع باید گفت که غیرمعمول و عجیب نیست که آمریکا با علم به شکست،  باز هم برنامه هایش را اجرایی می کند.

 اگر آمریکا به طور یکجانبه تحریم ها علیه ایران را باز گرداند در آن صورت چه خواهد شد؟

 فرض کنیم که این اتفاق رخ دهد، وقتی کشورهای دنیا از آن پیروی نکنند چه دستاوردی خواهد داشت؟ خیلی از کشورهای دنیا به جز جمهوری دومینیکن بر این باورند که اقدام آمریکا مبتنی بر مکانیسم ماشه، خلاف قوانین بین المللی است و حقی ندارد. همانطور که اشاره کردم این اقدام آمریکا نیز مانند طرح های پیشین شکست خورده و ناکام خواهد ماند.

 با این حال اگر پیش بینی شما تحقق یابد و آمریکا در این مدت باقی مانده یک شکست دیگر را از ایران تجربه کند باید منتظر چه اقدامی از سوی آمریکا باشیم؟ آیا واشنگتن از روی عصبانیت به اقدامات محدود برای درگیری نظامی با ایران روی خواهد آورد؟

ایالات متحده آمریکا هر آنچه که در توان داشته تا کنون علیه ایران به کار بسته است؛ از اقدامات تحریمی گرفته تا انواع توطئه های دیگر.  دست واشنگتن در قبال  اقدام علیه ایران خالی است و به نظر نمی رسد در آستانه انتخابات ریاست جمهوری نیز دست به اقدامی علیه ایران بزند. البته اگر هم بزند با پاسخ قاطع و کوبنده ایران مواجه خواهد شد.

 به نظر شما نظر برخی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای تصویب طرح دو فوریتی جهت خروج از برجام در این برهه حساس می تواند به ایران کمک کند؟

در حال حاضر اراده همه اعضای برجام از جمله  جمهوری اسلامی ایران بر حفظ و تداوم برجام است. بدیهی است اگر هریک از اعضای برجام مثلاً اروپایی ها بخواهند اقداماتی بر خلاف این توافق انجام دهند و یا مکانیسم ماشه را علیه ایران فعال کنند، در آن صورت دست ایران خالی نخواهد بود و تصمیم لازم را اتخاذ خواهد کرد.

 در سفر مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی به ایران بیانیه ای مشترک منتشر شد و در آن ایران اجازه دسترسی دو سایت را به بازرسان آژانس داد. فکر می کنید اقدام ایران سنجیده بود و توانست جو ایران هراسانه ای که ایجاد شده بود را از بین ببرد؟ 

 سفر رافائل گروسی به تهران به همراه دیدارهای او با مقام های ایرانی و همچنین بیانیه مشترک منتشر شده  و گزارش آژانس گامی مهم در روابط ایران و آژانس بود. شاهد بودیم که گروسی از سفرش به ایران راضی بود و از تهران نیز راضی خارج شد. کشورهای اروپایی نیز از این توافق ابراز خرسندی کردند. در ایران همیشه اراده برای تداوم همکاری با آژانس وجود داشته است. اینکه گروسی اعلام کرد که آژانس به صورت مستقلانه عمل خواهد کرد و طرف هیچ جناحی را نخواهد گرفت، موضع خوبی بود و آینده روابط تهران و آژانس را روشن ساخت. ایران همواره همکاری های مثبتی با آژانس داشته و اکثر کشورهای دنیا می دانند که ایران به دنبال استفاده صلح آمیز از انرژی هسته ای است. در این بین فرافکنی و طرح بحث های حاشیه ای از سوی برخی از دشمنان ایران نمی تواند خللی در این روند ایجاد کند.

 درباره ادعای پمپئو که گفته است تحریم ها از ۳۰ شهریور احیا می شوند، نظرتان چیست؟ 

این هم یک حرف بی پشتوانه است. اگر منظور پمپئو، تحریم های یکجانبه آمریکاست که وجود داشته و کشورها ملزم به تبعیت از آن نیستند. اگر هم منظورش تحریم های بین المللی است که در این زمینه، اجماع جهانی وجود ندارد و مورد حمایت واقع نخواهد شد.اشکال آمریکا این است که نمی خواهد انزوای خود را قبول کند و برای حاکمیت ملی و استقلال رای کشورهای جهان، ارزش قائل شود.