گوزن‌های زرد هم از سیل در امان نبودند
هنوز دقیقاً مشخص نیست که چه تمهیداتی برای حفاظت از این زیرگونه ارزشمند در این مناطق اتخاذ شده اما سید عادل مولا معاون محیط طبیعی اداره کل حفاظت محیط زیست خوزستان، گفته: «طی سه روز پایش منطقه و با تلاش کارشناسان محیط طبیعی اداره کل و محیط ‌بانان پارک ملی کرخه موفق به زنده‌گیری یک رأس گوزن زرد ایرانی شدیم و این حیوان به جای امن و دور از خطر سیلاب انتقال یافته است.» 
منطقه حفاظت شده دز و پارک ملی با مساحت ۲۱.۹۵۲ هکتار در حاشیه رودخانه دز واقع شده و از جنوب دزفول تا شمال اهواز امتداد یافته است. منطقه حفاظت شده کرخه و پارک ملی نیز با مساحت تقریبی ۱۵.۸۲۹ هکتار در حاشیه رودخانه کرخه از شوش تا شمال اهواز امتداد دارد.این دو منطقه از نظرتکثیر در اسارت زیرگونه در معرض خطر موسوم به گوزن زرد ایرانی (Persian Fallow Deer, Damadamamesopotamica)حائز اهمیت بسیار هستند. این مناطق در سال ۱۹۶۷ میلادی (۱۳۴۶ ه.ش) به عنوان منطقه حفاظت شده تعیین شدند اما بعدها به منظور حفاظت از گوزن‌های زرد تدابیر جدیدی اندیشیده شد و بخش‌هایی از این مناطق در سال ۱۹۷۵ (۱۳۵۴ ه.ش) به عنوان پناهگاه حیات وحش و سپس در سال ۲۰۱۱ میلادی (۱۳۹۰ ه.ش) به عنوان پارک ملی تحت حفاظت قرار گرفتند. 
بررسی‌ها نشان می‌دهد که سایت کرخه در گذشته و پیش از ساخت سد، سالانه چندین بار به زیر آب می‌رفته و غرقابی می‌شده است. بدیهی است که غرقابی شدن این سایت در گذشته مشکلات خاص خود را به همراه داشته اما در عین حال کمک موثری هم برای کنترل طبیعی جمعیت کنه‌ها در این منطقه بوده است. این شرایط در حال حاضر در منطقه مذکور وجود ندارد و به همین دلیل مشکلاتی نظیر ابتلای گوزن‌های زرد به میاز از مشکلات جدی منطقه است.
بارها اتفاق افتاده که کنه‌ها وارد بدن میزبانان خاص خود شده و پس از ترک بدن میزبان، زمینه را برای انگل‌های دیگر از جمله انگل موسوم به »Chrysomyabezziana«  مهيا ساخته‌اند. اين انگل هم که در اصل نوعی مگس به نام میاز است، به عنوان عامل ثانویه شناخته می‌شوند و به سرعت در بافت‌های بدن حتی چشم و گوش حیواناتی نظیر گوزن‌های زرد تخم‌گذاری می‌کنند. جالب است که بدانید این نوع مگس حتی در شهر تهران هم زیست می‌کند اما این‌که چرا در تهران دردسرساز نمی‌شود و در سایتی نظیر تکثیر و پرورش کرخه تولید مشکل می‌کند، به احتمال زیاد ناشی از تغییرات زیستگاهی است. محلی‌ها این منطقه را به عنوان ام‌القراء (مادر کنه) می‌شناسند و حتی چندین سال است که دامداران از آن کوچ کرده‌اند در حالی که تلفات گوزن زرد به دلیل ابتلا به میاز حضورشان را در این منطقه با علامت سؤال جدی مواجه کرده است. 
گوزن‌های زرد در دز و کرخه 
مناطق حفاظت شده و در عین حال پارک‌های ملی دز و کرخه پوشیده از جنگل و درختزار هستند و گونه گیاهی گز در آن‌ها شاخص است. تنوع گیاهی و جانوری در این دو منطقه حائز اهمیت بسیار است. بر اساس مطالعاتی که در سال ۲۰۰۸ میلادی (۱۳۸۷ ه.ش) توسط مهندس هوشنگ ضیایی و همکارانش در این دو منطقه انجام شد؛ ۴۰ گونه پستاندار، ۱۶۰ گونه پرنده، ۵۴ گونه خزنده، ۳۰ گونه ماهی، ۴ گونه دوزیست و ۳۲۰ گونه گیاهی شناسایی شدند. لازم به ذکر است که در گذشته گونه منقرض شده موسوم به شیر ایرانی هم در این مناطق زیست می‌کرد.   
شناسایی گوزن‌های زرد در دز و کرخه در سال ۱۳۳۵ باعث شد که تب حفاظت از آن‌ها بالا بگیرد. در سال ۱۳۳۷ دو رأس گوزن زرد ایرانی با شرط محدودیت زمانی و تحویل مجدد برخی از بازماندگان، به باغ‌وحشی در آلمان موسوم به اپل کرونبرگ منتقل شدند. مرگ نخستین گوزن نر زرد ایرانی در آلمان و احتمال بالای اختلاط با سایر گوزن‌های زرد اروپایی و تولد احتمالی هیبریدها سؤالات بسیاری را پیش روی این طرح حفاظتی قرار داد. دکتر گرهارد گرنز، دامپزشک آن زمان باغ وحش اپل کرونبرگ آلمان ادعا می‌کند که کلیه هیبریدها بعداً به باغ وحش‌های دیگر منتقل شده و از نمونه‌های اصلی جدا شده‌اند. اما به هر شکل در سال ۱۳۵۲ نخستین گوزن ماده منتقل شده به آلمان به همراه ۴ فرزند به ایران عودت داده شد. 
فریتس جانسکی که در آن زمان سمت سرپرستی باغ وحش اپل کرونبرگ را برعهده داشت، مدعی است که نمونه‌های بازگشت داده شده به ایران همگی خالص بوده و گوزن‌های هیبرید به طور قطع از نمونه‌های اصلی جدا شده‌اند. این متخصص رفتارشناسی می‌گوید که در آن زمان باغ وحش اپل کرونبرگ حتی رفتارشناسی گوزن‌ها را هم به عنوان یک اولویت مدنظر داشته و تلاش شده تا بر اساس داده‌های جمع‌آوری شده بتوانند زمینه معرفی مجدد زیرگونه به زیستگاه طبیعی‌اش را فراهم کنند. 
سازمان محيط زيست در سال 1342 طرح دیگری را آغاز کرد. مسئولان در آن زمان با انتقال شش رأس از گوزن‌های منطقه دز وكرخه به دشت ناز ساری پروژه جديد تكثير در اسارت را در ساری آغاز كردند. گوزن‌های وارداتی از آلمان هم بعدها به يكی از بخش‌های مجزای پارك وحش دشت ناز (محدوده موسوم به C) منتقل شدند. در سال 1356 وضعیت زادآوری این گوزن‌ها به گونه‌ای شد که در عمل محدودیت جدی ایجاد کردند و به همین دلیل بود که همه گوزن‌ها را به سمسکنده منتقل کردند. هنريك مجنونيان در مقاله‌ای كه در سال 1364 در مجله محيط‌ شناسی چاپ شده، يادآوری می‌کند كه در زمان نخستين رهاسازی گوزن‌های زرد در دشت ناز، منطقه شرايط زيستی مطلوبی داشته اما پس از گذشت چندين سال به واسطه افزايش جمعيت گوزن‌ها نسبت به ظرفيت زيستگاه، عملاً تغييرات قابل توجه و نامطلوبی نه‌تنها در پوشش كف جنگل بلكه حتی در اشكوب‌های ديگر ایجاد شده به طوری که اين زيستگاه دیگر به هيچ وجه قادر به نگهداری بيش از پنج رأس گوزن زرد نبوده و اين در حالی است كه در آن زمان بيشتر از 100 رأس گوزن زرد در اين منطقه نگهداری می‌شده.
بعدها در سال ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ میلادی (۱۳۸۶ و ۱۳۸۷) در حدود ۷۰ گوزن زرد از جزیره اشک در دریاچه ارومیه و منطقه دشت ناز به دو محوطه محصور واقع در جنگل‌ها و درختزارهای نزدیک به رودخانه‌های دز و کرخه منتقل شدند. بر اساس آمارهای سالانه دفتر حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست، جمعیت کنونی و تعداد محوطه‌های محصور برای حفاظت از این گونه افزایش یافته است و بیش از ۴۵۰ گوزن زرد در ۱۳ محوطه محصور در کل کشور زیست می‌کنند. 
در بهار سال ۲۰۱۵ میلادی، تحقیقی با عنوان ارزیابی تغییرات زیستگاهی منطقه‌ای برای گوزن زرد ایرانی انجام شد که بر مبنای آن عنوان شد: «مقایسه نقشه‌ها در حدفاصل سال‌های ۱۹۸۹ تا۲۰۰۷ میلادی نشان می‌دهد که محدوده زیستگاهی مطلوب برای گوزن‌های زرد ایرانی در منطقه دز و کرخه در ظرف ۱۸ سال نزدیک به ۳۰ درصد کاهش یافته است. از سوی دیگر کل وسعت ۱۰۰۰ هکتاری جنگلی که جزو زیستگاه‌های مطلوب برای این گونه تلقی می‌شود نیز تخریب شده است. در حدود ۱۰۰ هکتار از این زیستگاه‌ها به زمین‌های کشاورزی و کمتر از ۰.۵ هکتار نیز به کاربری مسکونی تبدیل شده‌اند. علاوه بر این‌ها در حدود ۱۰۰۰ هکتار هم بدون هیچ تغییری در کاربری زمین مطلوبیت خود را از دست داده است.»
آنچه باید از گوزن زرد ایرانی دانست
همان‌طور که پیش‌تر هم اشاره شد، گوزن زرد ایرانی یکی از گونه‌های در معرض خطر ایران است که در گذشته پراکندگی وسیعی در غرب آسیا داشته است اما به واسطه تخریب زیستگاه و در عین حال شکار غیرقانونی جمعیت آن به شکل تاسف‌باری کاهش پیدا کرده است. در حال حاضر جمعیت گوزن‌های زرد ایرانی به جنگل‌ها و درختزارهای حاشیه رودخانه کرخه و دز در استان خوزستان محدود شده است. کارشناسان معتقدند که دو سایت کرخه و دز به عنوان امیدی برای معرفی مجدد این زیرگونه به طبیعت تلقی می‌شوند اما به هر صورت برای برنامه‌ریزی بهتر می‌بایست درک درست‌تری از نیازهای زیستگاهی گوزن زرد ایرانی و زیستگاه‌های مناسب و مطلوب موجود داشت. 
گوزن زرد در دنيا دو زيرگونه ايرانی و اروپايی بيشتر ندارد. گوزن زرد ايرانی در فصل تابستان در اوج زيبايی است چرا که پشت و پهلوهای زردش را خال‌های سفيد پراكنده پر می‌کند. شاخ‌های نسبتاً پهن و بلند جنس نر اين حيوان در زمستان افتاده و بلافاصله با شاخ‌های جديد جايگزين می‌شود. گوزن‌های زرد ایرانی شب‌گرد و در عین حال اجتماعی هستند. 
در مقاله تحقیقی که در سال ۲۰۱۵ در مجله تخصصی محیط‌ زیست در صفحات ۷۵۳ تا ۷۶۰ چاپ شد، به این نکته هم اشاره شده است که در حال حاضر داده‌های اکولوژیکی و به طور اخص زیستگاه‌های مطلوب این زیرگونه آنطور که باید به درستی شناخته شده نیست. 
با این‌همه بررسی‌ها نشان داده که تراکم پوشش گیاهی در زیستگاه گوزن زرد ایرانی باید بیش از ۱۵ درصد، ارتفاع کمتر از ۱۸۰۰ متر، شیب کمتر از ۳۰ درصد، فاصله از منابع آبی کمتر از ۵ هزار متر، حضور دام در منطقه کمتر از ۵۰۰ رأس، فاصله از جاده بیش از ۵ هزار متر، فاصله از روستا بیش از ۱۰ هزار متر و در آخر پوشش گیاهی و کاربری منطقه هم می‌بایست جنگل و مرتع باشد. (جاودان خرد و همکاران، ۱۳۹۰)  
لازم به یادآوری است که پروژه‌های تكثير در اسارت حيات وحش در دنيا اغلب يك هدف كلی را دنبال كرده‌اند: شناخت هرچه بهتر و فرصت‌سازی جهت معرفی گونه به زيستگاه‌های طبيعی. این در حالی است که جمعيت گوزن‌های زرد تكثير شده در اسارت کشور هم‌اكنون در بسياری از زيستگاه‌های ثانويه از ظرفيت برد محيط فراتر رفته و دور از انتظار نخواهد بود. یک اتفاق ناگهانی نظیر سیل یا حتی یک بيماری ناشناخته تلفات غيرقابل جبرانی را بر اين جمعيت آسيب‌پذير وارد كند بالاخص با توجه به اين واقعيت كه خزانه ژنتيكی گوزن زرد ايرانی به واسطه سال‌ها درون‌آميزی ضعيف شده‌ است. 
کارشناسان می‌گویند که در صورت ارائه طرحی مبنی بر معرفی مجدد گوزن زرد ایرانی به طبیعت می‌بایست موارد ذیل به دقت مورد مطالعه و ارزیابی قرار گیرد: ۱)نحوه مالکیت زمین‌ها بالاخص زمین‌های خصوصی ۲)حقابه زیست محیطی رودخانه‌های دز و کرخه ۳)مطالعه جامع و دقیق روی وضعیت آفت‌ها و بیماری‌های مختلف گیاهی و جانوری ۴) افزایش برنامه‌های آگاه‌سازی جوامع محلی و در نهایت خارج کردن دام از زیستگاه‌هایی که قرار است به عنوان زیستگاه این زیرگونه مورد استفاده قرار گیرند.