عدالت اقتصادی چگونه میان تارو پود جامعه بافته خواهد شد؟
به گزارش قلم، عدالت واژه‌ای است ابهام‌بر‌انگیز که دست‌کم سه معنای متفاوت دارد:
 
  • می‌تواند به‌معنای اعطای چیزی به مردمی باشد که سزاوار آن هستند چه پاداش باشد چه تنبیه.
  • می‌تواند به‌معنای اعطای چیزی به میزان نیاز باشد،
  • و نیز می‌تواند به‌معنای انصاف باشد، که توازنی در دو معنای دیگر برقرار می‌سازد.  
به‌طورمثال نابرابریِ شایع در جوامع امروزی به‌طور کلی نامنصفانه به‌نظر می‌رسد. اما آیا بی‌عدالتی است؟  
 
هرسال شکاف بین یک درصدِ ثروتمندتر و نودونه درصد بقیه افزایش می‌یابد. یک‌درصدی‌ها ادعا می‌کنند که سزاوار پاداش خود به‌عنوان ثمرۀ سازمان و مسئولیت‌هایشان هستند. با این تعریف، این عدالت است.  
 
اما شکایت بقیه آن است که سهم سودمندی‌های اقتصادِ در‌حال‌رشد به آن‌ها نمی‌رسد و در‌نتیجه استانداردهای زندگی آن‌ها رو به کاهش است، طوری که عده‌ای در فقر واقعی به‌سرمی‌برند و بسیاری حتی نمی‌توانند نیازهای اولیۀ خود را تأمین کنند. آن‌ها می‌گویند این وضعیت، بی‌عدالتی و بی‌انصافی است. اما حق با کیست؟  
 
چارلز هندی در گوشه‌هایی از کتاب منحنی دوم، مفهوم عدالت و مفهوم جامعه دادگر را مورد سوال قرار می‌دهد. او به نقل ازکتاب «سرمایه در سدۀ بیست‌ویکم»، اثر توماس پیکتی، اقتصاددان فرانسوی، عنوان می‌کند که وقتی نرخ بازگشت سرمایه، به‌طور کلی از نرخ رشد اقتصادی بیشتر باشد نابرابری در ثروت بی‌وقفه افزایش می‌یابد.  
 
او در کتابش به تغییر هنجارهایی در نظام پاداش‌دهی روی می‌آورد و سعی می‌کند منحنی دومی را در واکنش کارفرمایان به نیروی کار ترسیم کند: ایجاد زنجیره‌ا‌ی عمیق و وابستگی‌های سالم میان آنچه که باید باشد.
 
منحنی دوم، اندیشه‌ای است که چارلز هندی در تصویر دنیای آینده و لزوم مطابقت با اقتضائات آن در کتابی با همین نام معرفی می‌کند و به تشریح و تبیین آن در عرصه‌های مختلف می‌پردازد. این کتاب با اجازه رسمی نویسنده و ناشر اصلی انتشارات رَندُم‌هاوس توسط نشر کتاب معنا به فارسی ترجمه و منتشر شده است.  
 
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد