میلانی:
خانه باغ جایگزین برج باغ می شود/ در مقطع حساسی برای تصمیم‌گیری درباره آینده شهر تهران هستیم

به گزارش قلم نیوز- "آرش میلانی" در جلسه علنی امروز (یکشنبه) در نطق پیش از دستور خود به موضوع حفظ باغات موجود در شهر تهران پرداخت و اظهار داشت: شورای شهر پنجم در نخستین مصوبات خود، مصوبه برج باغ ها را لغو کرد و پیشنهاد خانه باغ را جایگزین کرد و تلاش می کنیم با کاربری های سازگار با طبیعت، باغات را حفظ کنیم. این باغات ظرفیت های ارزشمندی برای شهر تهران هستند و می توانند محیطی برای نگهداری سالمندان یا گسترش عرصه عمومی فراغت را فراهم کند.

متن کامل نطق سید آرش حسینی میلانی به شرح زیر است:

«هر یک از شاخه‌های آن به مانند تنه درخت در بالای بنای مسجد سر به فلک کشیده است. قطر درخت را نمی‌توان دقیقاً حساب کرد، اگرچه برآورد می‌شود به
۱۵ متر می‌رسد. این درخت عده کثیری را در سایه خود پناه می‌دهد. قهوه‌چی بساط آبدارخانه خود را در آن قرار داده و سقا هم کوزه‌های آب خود را در گوشه‌ای از تنه‌اش گذاشته، مردم زیر سایه آن نماز می‌خوانند. مکتب‌داری اطفال خود را در آنجا جمع کرده و به آنها درس می‌دهد

همکاران ارجمند، خبرنگاران و حضار محترم!

این عبارات، توصیف ژان دیولافوا در
۱۳۷ سال پیش از چنار امام‌زاده صالح است. این درخت کهن‌سال را می‌توانیم نمادی از رابطه انسان و درخت در دهه‌های پیشین بدانیم، در پایتختی که به واسطه آب و هوای ناسالم آن در فصل گرم، مردم و حاکمان، با ایجاد باغات متعدد تلاش کردند بر نامهربانی طبیعت غلبه کنند و در سایه‌سار باغات، فضای فراغت، نیایش و تحصیل را بیافریند. خدمات باغات تهران به مردمانش تا نیمه‌دهه چهل و تا قبل از پمپاژ درآمدهای سرشار نفتی به تهران تداوم یافت اما از آن پس، با توسعه و گسترش خدمات آب و برق و هجوم طالبان زمین و مسکن، سرنوشت دیگری برای درختان شهر رقم زده شد.

«اول شهریور
۱۳۴۶، به دلیل سهل‌انگاری کارگرانی که می‌خواستند با بستن یک تسمه فلزی به دور تنه چنار امام‌زاده صالح از شکسته شدن آن جلوگیری کنند، هنگام جوشکاری آتش گرفت و خاموش کردن این آتش، سه ساعت و نیم به طول انجامید. در سال‌های بعد حیات آن به سبب نشست و ریزش مجرای قنات مجاورش به خطر افتاد و کارشناسان هزینه لازم برای رفع این مشکل را در سال ۱۳۶۳، ۶۰ هزار ریال برآورد کردند تا اینکه در سال ۱۳۷۸ با مجوز سازمان میراث فرهنگی و به سبب مخاطرات جانی ناشی از ریزش اجزا درخت، چنار امام‌زاده صالح قطع شد

این سرنوشت چنار مشهوری است که زمانی دستمایه خاطرات سیاحان مشهور خارجی در سفر به تهران بوده و این در حالی است که درخت سیب مشهور نیوتن بارها واکاری شده است و در همین سرزمین، سرو ابرقو با قدمتی بیش از
۴۵۰۰ سال تحت حفاظت است.

هم‌اکنون‌ از گستره
۷۳۰ کیلومتر مربعی تهران، تنها دو درصد آن را باغات و اراضی مشجر تشکیل می‌دهند. شهری که زمانی به چنارستان شهرت داشته است، سطح وسیعی از سرسبزی‌هایش حذف و تعدادی بی‌شماری از درختان کهنسالش قطع شده است که اگرچه در املاک خصوصی ایستاده و زنده بودند، اما در تعیین سطح کیفیت اکولوژیک شهر ما نقش اصلی را برعهده داشتند. اما اکنون آن باغات زیبا و ارزشمند، جای خود را به تعدادی مناظر بتنی، سنگی و شیشه‌ای داده‌اند. آمار متفاوتی از تخریب باغات در چندین دهه توسعه سیمان‌محور نقل شده است اما شکی نیست این تخریب را تنها با فاجعه‌ای چون زلزله می‌توان مقایسه کرد. زلزله‌ای که ظرفیت تاب‌آوری شهرمان را در برابر تغییرات اقلیمی در آینده‌ای نزدیک کاهش داده است. علیرغم این واقعیت تلخ همانطور که بسیاری از شهرهای زلزله‌زده به همت مردمان‌شان آوارها را کنار زده و زندگی را از سر گرفته‌اند، ما نیز می‌توانیم با تعریفی جدید از فعالیت سازگار با طبیعت، میراث سبز خود را مجدداً احیا کنیم.

همکاران محترم

ما در مقطع حساسی برای تصمیم‌گیری درباره آینده شهر تهران از منظر حفاظت میراث مشترک طبیعی قرار داریم و آن، تعیین و تکلیف جایگزین مصوبه برج‌باغ است. از منظر دوستداران محیط‌زیست ایده‌آل آن است که مجوز هیچ گونه ساخت و سازی در باغات داده نشود و شهرداری باغات را خریداری کند. از سوی دیگر، صاحبان ساخت و ساز با اتکا به مصوبه «برج باغ» اصرار بر تداوم مجوز بلندمرتبه‌سازی در این اراضی را دارند. مصوبه‌ای که در قالب
۴۹۳ پروانه صادر شده، منجر به نابودی ۱۲۸ هکتار از باغات مابین سال‌های ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۶ شد. از آن ۴۹۳ پروانه ساختمانی، ۷۰ درصد دارای زیرزمین بیش از سه طبقه بوده‌اند که در این میان در ۳۰ ملک، بیش از هفت طبقه گودبرداری شده است. این مسئله، به معنای تخصیص ۷۰ تا ۸۰ درصد از سطح باغ به ساخت و ساز با هدف تامین پارکینگ برای تعداد پرشمار واحدهای مسکونی برج‌ها بوده و موجب خشکاندن ریشه درختان و نابودی خاک حاصل‌خیز باغات شده است.

اتحادیه بین‌المللی حفاظت از محیط زیست(IUCN)، گونه‌هایی را که جمعیت‌شان به حدی کاهش یافته که طی سه نسل آینده به زیر
۸۰ درصد جمعیت کنونی برسد، «در معرض انقراض» می‌نامد. اکنون باید از خود پرسید که آیا باغ‌های تهران در شرایط انقراض قرار دارند؟ با نگاهی به روند تخریب باغات در تصاویر ماهواره‌ای، متاسفانه بیم آن می‌رود نسل‌های آینده از این میراث گرانبها محروم شوند.

باغ‌ها صرفا میراثی برای آیندگان نیستند بلکه به لحاظ خدمات اکوسیستمی که به شهر عرضه می‌دارند، جزو عناصر زیرساختی نیز محسوب می‌شوند. به بیان ساده‌تر، شهر با توجه به این منابع و خدمات شکل گرفته است؛ خدماتی چون تغذیه سفره‌های آب زیرزمینی، تولید اکسیژن و ایجاد مطلوبیت سکونت. افزایش ارزش زمین به عنوان یک کالای سرمایه‌ای موجب تبدیل روزافزون باغات شده است. به عبارت دیگر، اراضی که موجب تامین مطلوبیت سکونت شده‌اند، خود فدای سکونت می‌شوند.

زیرساختی بودن باغ‌ها و اراضی زراعی و لزوم حفاظت و جلوگیری از تخریب آنها منطبق بر اصل
۵۰ قانون اساسی است. مطابق اصل ۵۰ قانون اساسی، حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسل‌های بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی می‌شود. از این رو فعالیت‌های اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیرقابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است.

همچنین لزوم حفاظت از باغ‌ها و اراضی کشاورزی در شهرها و جلوگیری از تخریب آنها به عنوان نمونه‌ای از تقدم منافع عمومی بر منافع خصوصی، مبتنی بر اصل
۴۰ قانون اساسی قابل استنتاج است. مطابق این اصل، هیچ‌کس‌ نمی‌تواند اعمال‌ حق‌ خویش‌ را وسیله‌ اضرار به‌ غیر یا تجاوز به‌ منافع عمومی‌ قرار دهد.

همکاران ارجمند، خبرنگاران و حضار محترم!

کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای پنجم، اعتقاد راسخ دارد که: اراضی مشجر و باغات موجود شهر تهران (اعم از پیوسته و ناپیوسته)، به عنوان آخرین بازماندگان باغ‌های این منطقه از دامنه و دشت‌های جنوبی رشته‌کوه‌های البرز، بخشی از میراث طبیعی کلانشهر تهران هستند و به عنوان زیرساخت طبیعی - تاریخی باید تثبیت شده و حفاظت شوند تا به آیندگان برسند. از سویی، با توجه به شرایط محیطی و مسئله فرونشست زمین در کلانشهری به وسعت تهران با نوع فعالیت‌های عمرانی رایج و انواع ساخت و سازها، «اراضی نفوذپذیر (تراوا)» واجد ارزش عالی اکولوژیک هستند و از قضا، این اراضی تراوا شامل همین سطح باقیمانده از باغات و اراضی مشجر شهر تهران است. همچنین، می‌دانیم که در سرزمین ما، خاک حاصلخیز، کیمیا است و منطقه تهران از معدود مناطق کشور بوده و هست که امکان کشت و زرع و باغداری داشته و این باقیمانده اراضی مشجر و باغات تهران، آخرین سطوح از حجم خاک حاصلخیزی را می‌نمایانند که هزاران سال طول کشیده تا شکل بگیرد و اگر رو و زیر آن ساختمان‌سازی انجام شود، دیگر نمی‌توان این خاک حاصلخیز را احیاء کرد. بنابراین، این کمیسیون، مؤکداً تأکید می‌کند که اراضی مشجر و باغات موجود کلانشهر تهران در اراضی بالای
۵۰۰۰ مترمربع حتما تثبیت شوند. همچنین کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری، تهیه نقشه جانمایی درختان و نقشه آب‌های زیرزمینی و لایه‌های خاک را پیشنهاد کرده و بر حضور متخصصانی از رشته‌های بوم‌شناسی و میراث فرهنگی در کمیته فنی باغ تاکید می‌کند.

حضار محترم

بدون شک فرصت‌ها برای حفاظت و احیای باغات همیشگی نیست. به نقل از مطبوعات، در سال
۱۳۹۱ ریاست سابق شورای شهر تهران، از عزم شهردار وقت برای تملک باغات کن برای ایجاد فضای سبز شهری خبر داد و حتی عنوان کرد که این موضوع در کمیسیون ماده پنج نیز به تصویب رسیده است. در سال ۱۳۹۵ معاون وقت شهردار تهران نیز از اختصاص بودجه ۱۱۵ میلیارد تومانی برای خرید باغ کن گفت اما با وجود منابع مالی فراوان در آن ایام، این مهم محقق نشد. امروز با تنگناهای بودجه‌ای پیش‌رو، شورای پنجم تلاش می‌کند در بودجه سال ۱۳۹۸ همانند سال جاری از محل عوارض قطع درختان مبلغی را به خرید باغات در مناطق کم‌برخوردار اختصاص دهد. اما همگی می‌دانیم که شهرداری تهران به تنهایی قادر به تملک باغات باقی مانده نیست.

شورای شهر پنجم در نخستین مصوبه خود، مجوز برج‌باغ را لغو کرد و شهرداری نیز با توجه به ملاحظات متعدد فنی، اجرایی، حقوقی و زیست‌محیطی پیشنهاد «خانه باغ» را به جای برج‌باغ تهیه و ارایه کرده است. در اینجا لازم است از آقایان دکتر حافظی و مهندس حقانی از اعضای محترم کمیسیون سلامت و محیط زیست شورای چهارم تقدیر کنیم که برای جایگزینی مصوبه برج باغ تلاش فراوان کردند و به همراه اهالی رسانه و شهروندان دلسوز نقش مهمی در شفافیت موضوع و ایجاد مطالبه عمومی داشتند.

راهکار جدیدی که در لایحه اخیر بر آن تاکید شده، حفاظت از طریق تشویق کاربری‌های سازگار با طبیعت است که اتفاقا می‌تواند اقتصاد فرهنگ و اقتصاد سلامت را در شهر شکوفا کند و در آینده نه‌چندان دور، ظرفیت‌های ارزشمندی برای حمایت و نگهداری از سالمندان و گسترش عرصه‌های عمومی فراغت فراهم کند. راه دیگر، برگرفته از تجربه شهرهایی است که در حفظ باغات موفق بوده‌اند. این تجربه آن است که خیرین و دوستداران محیط زیست نقش برجسته‌ای در تامین مالی تملک میراث طبیعی و فرهنگی شهرهای خود ایفا می‌کنند. امید آنکه در آینده بتوانیم همانند طرح‌های بسیار موفق خیرین مدرسه‌ساز، از ظرفیت خیرین و مردم برای تثبیت میراث طبیعی شهرمان بهره جوییم.