کد خبر: ۲۹۲۳۴
تاریخ انتشار: ۱۴:۰۴ - ۲۵ بهمن ۱۳۹۹
قاطع در سیاست داخلی، مردد در سیاست خارجی
در جبهه داخلی، جو بایدن رئیس جمهور جدید آمریکا، سراسر جاه طلبی است. چرا در سیاست خارجی این چنین نیست؟
قلم‌نیوز:دولت جو بایدن در کم تر از یکی ماهی که بر سر کار آمده است سعی داشته در حوزه سیاست داخلی ایالات متحده چهره ای پرشور از خود به نمایش بگذارد. اما به هر میزان که در این حوزه فعالانه عمل می کند به نظر می رسد تاکنون در سیاست خارجه جانب احتیاط را گرفته و در حوزه های پرمناقشه تا حد زیادی از اتخاذ مواضع روشن دوری می کند.

به همین مناسبت فرید زکریا در واشینگتن پست ، با تحلیل این وضعیت سعی کرده نسبت به اتخاذ چنین سیاستی به دولت بایدن هشدار دهد. فرید زکریا، تحلیل گر هندی تبار و به نام رسانه های آمریکایی است که مخاطبان ایرانی به واسطه ترجمه دو کتاب از او و گفت و گوهایش با روسای جمهوری سابق و کنونی کشور با او آشنا هستند. دو کتاب پر مخاطب با عناوین جهان پساآمریکایی و آینده آزادی به بررسی چشم‌انداز دموکراسی و آزادی و اوج گرفتن کشورهای نوظهور می پردازد.

درس بزرگ از سال های اوباما

جو بایدن شروع موفقیت آمیزی داشته است. او کار خود را با تمرکز بر مسئله اصلی پیش روی کشور - همه گیری ویروس کرونا- آغار کرده و سیاست های بزرگ و جسورانه ای را برای کمک به بهبود کشور در شرایط بحران پیشنهاد داده است.  به نظر می رسد او از سال های اوباما درسی اساسی آموخته است: این که وقتی دموکرات ها با ابتکار و شجاعت رفتار می کنند، بسیار بهتر از زمانی عمل می کنند که در انتظار و امید بیهوده  حمایت جمهوری خواهان هستد. با این وجود، در حالی که دولت جو بایدن موضع مطمئن و قاطعانه ای در مورد سیاست داخلی اتخاذ کرده، اما در سیاست خارجی رویکرد کاملاً متفاوتی را در پیش گرفته است: مردد، بدون اعتماد به نفس و نگران از انتقادهای جمهوری خواهان.

تغییر موضع در قبال مسئله ایران؟

از زمان خروج دونالد ترامپ از توافق هسته ای با ایران ، بایدن و مشاوران ارشد او به صراحت اعلام کردند که ترک توافق یک اشتباه بزرگ است؛ اشتباهی که منجر به تضعیف چشمگیر اعتبار ایالات متحده شد و خاورمیانه را با وضعیت خطرناک تری مواجه کرد. این توافق، محدودیت هایی را بر برنامه هسته ای ایران اعمال می کرد و از شدت نگرانی ها نسبت به این برنامه کاست.

فرض بر این بود که پس از روی کار آمدن، دولت بایدن در جستجوی راهی سریع برای بازگشت به توافق خواهد بود. اما از قرار معلوم ماجرا به گونه دیگری است.  وزیر امور خارجه و مدیر اطلاعات ملی می گویند که برای پیوستن مجدد به توافق «راهی طولانی» در پیش است. آن ها اصرار دارند که ابتدا ایران به تعهداتش بازگردد، اما مشخص است این عمدتا یک تاکتیک برای عدم روبرو شدن با موضوع است. دیپلمات ها می توانند روشی را برای بازگشت مجدد همزمان هر دو کشور پیدا کنند. بسیاری از مقامات دولت بایدن در طی مذاکرات برجام نقش اصلی و کلیدی داشتند و همان زمان قاطعانه اعلام کردند که این بهترین توافقی است که ایالات متحده می تواند بدست آورد. آیا اکنون آن ها نظر خود را تغییر داده اند؟

پرفورمنسی برای اژدها

در مورد چین، دولت به شدت در تلاش است تا ثابت کند که تا چه حد در این قضیه سرسخت است. روایت آمریکایی ها از تماس بایدن با رئیس جمهور چین و تماس وزیر امور خارجه، آنتونی بلینکن با همتای چینی خود، بیش از این که به گزارشی دیپلماتیک شبیه باشد به پرفورمنسی می ماند که برای مخاطبان و تماشاچیان داخلی طراحی شده است. این روایت با واژه هایی مانند «اجبار» و «ناعادلانه» آراسته شده تا پکن را «مسئول تلاش هایش برای تهدید ثبات» معرفی کند.


کمپین انتخاباتی بایدن جنگ تجاری ترامپ با چین را «یک فاجعه غیرقابل حل» خواند که به قیمت تحمل هزینه و بی کاری برای آمریکایی ها تمام شده است. وقتی از بایدن در مصاحبه ای در ماه اوت پرسیدند آیا تعرفه های ترامپ را حفظ می کند یا خیر، او پاسخ داد خیر و سیاست های ترامپ در قبال چین را مورد انتقاد قرار داد. با این حال این تعرفه ها بر سر جایشان قرار دارد و همه چیز «تحت بررسی» قرار دارد.

تداوم انزوای کوبا

در مورد کوبا، کارزار انتخاباتی بایدن به سیاست های ترامپ حمله کرد و متعهد شد که به تلاش های دوران اوباما برای کاستن از تحریم ها و تعامل با کوبا پایبند باشد. استدلال این بود که چنبن سیاست هایی برای تغییر در رفتار این کشور موثرتر از سیاست ده ها ساله ای است که با اعمال تحریم ها به انزوا این کشور منجر می شود. با این حال هیچ چیزی برعکس نشده است. باز هم همه این ها تحت «بررسی» است. تصور می شد بایدن و مشاورانش در طی چهار سال گذشته با دقت سیاست های ترامپ را مرور کرده اند، زیرا آن ها به صراحت آن سیاست ها  را فاجعه بار اعلام کرده اند.

متهم به مماشات در هر شرایطی

گمان من این است که تیم سیاست خارجی بایدن در تلاش است تا توان خود را معطوف به سیاست داخلی کند، به امید آن که بر حملات جمهوری خواهان نسبت به رویکرد نرم در مقابل دشمنان ایالات متحده غلبه کنند. اما این تاکتیک به درستی کار نمی کند. در حال حاضر ، جمهوری خواهان احساس ضعف می کنند و با راه انداختن کارزاری در تلاشند تا توافق با ایران هرگز احیا نشود و در صورت موفقیت این مسئله به عنوان یک پیروزی بزرگ برای جمهوری خواهان شناخته خواهد شد.

در مورد چین، کلیف سیمز، یکی از مقامات ارشد سابق دولت ترامپ، در پاسخ به این روایت سرسختانه از تماس بایدن با ژی، با بیان این که این یک روایت دروغ پردازانه است، گفت داستان واقعی «فروش کشور توسط بایدن با معاملات تجاری به حزب کمونیست چین» است. در همین حال، مایک پمپئو، وزیر خارجه سابق، دموکرات ها را به تلاش برای انتقال پول مالیات دهندگان آمریکایی به حزب کمونیست چین متهم کرد و میهن پرستی آن ها را زیر سوال برد.  بگذارید با اطمینان پیش بینی کنم که هر قدر سیاست های بایدن تهاجمی باشد، سناتور مارکو روبیو، سناتور تام کاتن و مایک پمپئو او را به مماشات متهم می کنند.

بترس و بباز

دموکرات ها باید به خاطر داشته باشند هر زمان که از سیاست خارجی ترسیده اند، بازی را باخته اند. لیندون جانسون از ترس این که جمهوری خواهان بگویند او نسبت به کمونیسم نرم است، نیم میلیون سرباز به ویتنام فرستاد. پس از 11 سپتامبر، دموکرات ها مشتاقانه به قانون میهن پرستی و جنگ عراق رأی دادند. جان کری که یک قهرمان جنگی با سه قلب بنفش بود (مانند بایدن) به مجوز حمله به عراق رأی موافق داد. در مقابل، جمهوری خواهان او را به عنوان یک ترسو که در مورد سوابق جنگی اش دروغ گفته بود، تحقیر کردند.

تردید در موفقیت ها؟

باراک اوباما در سیاست خارجی به موفقیت هایی دست یافت (توافق اقلیمی پاریس، کشتن بن لادن، توافق هسته ای با ایران، گشایش نسبت به کوبا، مشارکت گسترده ترانس آتلانتیک)، زیرا او شخصیتی غیرمعمول بود که تمایل داشت تفکر گروهی دو حزبی را زیر سوال ببرد، ریسک کند و مهم تر از همه، سیاست خارجی را با مطالبات جمهوری خواهان را کنار بگذارد. مقامات بایدن بسیار باهوش و توانمند هستند. بسیاری از آن ها به تدوین این سیاست ها کمک کردند. آیا آن ها به موفقیت های خودشان اعتقاد ندارند؟

منبع:اقتصادنیوز
خبرهای مرتبط
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: