کد خبر: ۱۹۸۱۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۲ - ۱۲ خرداد ۱۳۹۹
آتش، طاعون و کشوری درگیر جنگ؛
یک بیماری فراگیر که درمانی برایش نیست، اقتصاد در سراشیبی سقوط و کشوری که با کشتارهای پلیس در آستانه جنگ داخلی است. در این بحران بی‌پایان، همه آنچه رئیس جمهوری آمریکا انجام می‌دهد، توییت زدن است.

رابرت رایش که کار کردن با دولت‌های جرالد فورد و جیمی کارتر را در کارنامه دارد و در دولت بیل کلینتن وزیر کار بود، در تازه‌ترین یادداشت خود برای گاردین از پایان رسمی ریاست جمهوری دانلد ترامپ در اوج بدترین بحران‌های چند دهه آمریکا گفته است. رایش ۷۳ ساله استاد سیاست عمومی در دانشگاه کالیفرنیا - برکلی است. متن یادداشت او را برای گاردین آمریکا می‌خوانید:

هر چند صدای ترامپ این روزها بلندتر از همیشه به گوش می‌رسد اما او دیگر رئیس جمهوری ایالات متحده نیست و عملا دفتر خود را در کاخ سفید تحویل داده است. واکنش سازنده ترامپ به بحران‌های مرگبار چند ماه اخیر چه بوده است جز گلف بازی کردن، دیدن شبکه‌های تلویزیونی کابلی و البته توییت زدن؟ او در واقع دیگر حکومت نمی‌کند.

تمام هنر رئیس جمهوری آمریکا در ماجرای کشته شدن یک شهروند سیاهپوست در مینیاپلیس اوباش خطاب کردن معترضان، تهدید به تیراندازی و نوشتن «وقتی غارت آغاز شود، شلیک شروع می‌شود» بود؛ جمله‌ای که یک‌بار از دهان رئیس پلیس میامی درآمده و به شورش‌های سراسری ضدنژادپرستی در اواخر دهه ۱۹۶۰ انجامیده بود.

بیش از سه ماه دردناک از ورود کرونا به خاک آمریکا می‌گذرد و واکنش ترامپ به افزایش مبتلایان و انبوه کشته‌های کووید-۱۹ بی‌خیالی محض بوده است. او ابتدا ویروس را توطئه دموکرات‌ها توصیف کرد و وقتی اوضاع از بحران فراتر رفت، مبارزه کردن با بیماری و مدیریت کردن اوضاع را به ایالت‌ها و فرمانداران سپرد. به این ترتیب خیال خودش راحت شد.

در شرایطی که دولت فدرال باید امور را مدیریت کند، همه بار بر دوش فرماندارها افتاد؛ دنبال ونتیلاتور برای زنده نگه داشتن بیماران باشند و ابزار و وسایل ضروری پزشکان و پرستاران را فراهم و گاهی در رقابت با یکدیگر کمبودها را جبران کنند. خودشان هم باید تصمیم بگیرند کی، چگونه و کجا کسب و کارها را راه بیندازند و اقتصاد ایالت را به حالت اول بازگردانند.

ترامپ در رویارویی با بدترین بحران اقتصادی یک قرن اخیر آمریکا از زمان رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ هم خود را به نفهمیدن زد. بیش از ۴۱ میلیون آمریکایی در این چند ماه شغل و درآمد خود را از دست داده‌اند و تا حدود یک ماه دیگر مهلت قانونی تخلیه خانه‌ها به پایان می‌رسد. حدود ۲۰ درصد آمریکایی‌ها پول اجاره خانه خود را در این ماه نداده‌اند و بیمه بیکاری هم ندارند.

پاسخ ترامپ چیست؟ مانند هربرت هوور که در ۱۹۳۰ بدون توجه به گرسنه ماندن هزاران نفر گفته بود «ما بدترین‌ها را پشت سر گذاشتیم»، ترامپ هم می‌گوید اقتصاد به زودی به روزهای اوج بازمی‌گردد و با سخت‌تر شدن زندگی مردم اصلا کار ندارد. مجلس نمایندگان بسته اضطراری کمک سه تریلیون دلاری تصویب می‌کند و طرح به کاخ سفید نرسیده بایگانی می‌شود.

مجلس نمایندگان در سه سال دوران زمامداری ترامپ بیش از ۴۰۰ مصوبه داشت؛ از تلاش برای جلوگیری از تخریب اقلیم تا افزایش امنیت انتخابات و قانونمند کردن خرید و فروش سلاح و بازبینی قانون خشونت علیه زنان اما سرنوشت بیشتر آنها خاک خوردن در کشوی میچ مکانل، رهبر جمهوریخواه اکثریت سنا بود و ظاهرا ترامپ هم از وجودشان بی‌خبر است.

کسی اساسا با گلف بازی کردن و تماشای تلویزیون و توییت زدن مشکل ندارد اما اگر یک رئیس جمهوری در اوج درگیری مردم با بحران‌ها مشغول این کارهاست، دیگر نمی‌توان او را رئیس جمهوری دانست. توییت‌های ترامپ جایگزین حکومت‌داری نیست و او از توییت زدن بیشتر برای تسویه‌حساب و انتقام شخصی استفاده می‌کند.

وقتی هم که خشونت علیه سیاهان را تبلیغ نمی‌کند، سراغ متهم کردن یک شخصیت رسانه‌ای به قتل می‌رود، وزن یک سیاستمدار زن رنگین‌پوست و چهره رئیس مجلس نمایندگان را به سخره می‌گیرد، دائم از تئوری‌های توطئه هیلاری کلینتن و باراک اوباما علیه خود می‌گوید و هوادارنش را ترغیب می‌کند ایالت‌ها را از شر قرنطینه آزاد کنند.

صفحه رسمی ترامپ در توییتر پر است از تهدیدهایی که او توان عملی کردن‌شان را ندارد؛ جلوگیری از رسیدن بودجه فدرال به ایالت‌هایی که می‌خواهند امکان رای دادن از راه دور را اجرایی کنند، برکنار کردن فرماندارانی که اجازه نمی‌دهند مکان‌های دعا و عبادت «همین حالا» بازگشایی شود و تنبیه توییتر برای راستی‌آزمایی توییت‌هایش. رئیس جمهوری آمریکا پیاپی دروغ می‌گوید.

ترامپ در واقع حکومت ایالات متحده را در دست ندارد. او چیزی را مدیریت و کسی را سازماندهی نمی‌کند. اجرا، نظارت و مشورت در فهرست کارهایش نیست. گزارش‌ها و اسناد را نمی‌خواند و از نشست و جلسه بیزار است. در نشست‌های خبری خیلی زود از کوره در می‌رود و کاخ سفید را به یک هرج و مرج همیشگی رسانده است.

مشاورانش را از میان دروغگوها، نوکرها، چاپلوس‌ها و اعضای خانواده برگزیده و از لحظه‌ای که از ژانویه ۲۰۱۷ وارد دفتر رئیس جمهوری در کاخ سفید شده، به اندازه سر سوزن به حکمرانی کردن علاقه نشان نداده است. او فقط به خودش فکر می‌کند. فقط فرارسیدن چند بحران بزرگ در مدتی کوتاه می‌توانست عمق فاجعه را در رفتار و کردار ترامپ به رخ بکشد.

کوتاهی ترامپ در رسیدگی کردن به امور مملکت‌داری فراتر از نداشتن قدرت رهبری یا بی‌خیالی محض نسبت به هنجارها و رفتارهای سنتی است. در اوج یک بحران ملی، او از بر دوش گرفتن وظایف اصلی و مسئولیت‌های ریاست جمهوری شانه خالی کرده است. ترامپ دیگر رئیس جمهوری آمریکا نیست و ما در آینده نزدیک چنان با او رفتار می‌کنیم که گویی هرگز نبوده است.


خبرهای مرتبط
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
* نظر: